IN NAME OF THE GOD

The lost hope

<آخرین امید>

افسانه آها

مقدمه! هفت میلیارد سال بعد. که پنج میلیارد سال آن صرف نابودی کره زمین به علت برخورد خورشید به ستاره پگاه و یک میلیاارد سال آن عصر یخبندان کره زمین و یک میلیارد سال دیگرصرف به وجود آمدن            <مرت> سیاره ای آماده زیستن گونه جدیدی از موجودات خارق العاده به نام <مت> میشود.

مت ها دارای دو بال و یک گردن باریک و درازهستند و طبیعتی مانند انسان دارند ولی نه انسان های امروزی بلکه انسان های اولیه.

 در سیاره مرت الهه ها هم میزیستند ولی به علت این که جمعیت مت ها زیاد شد به صورت گروه های خیلی بزرکی درآمدند غرور بیجای مت های قاتل سبب شد که الهه ها سرزمین خود را ترک کرده و به دروازه تقدیر پناه ببرند این دروازه یک پل بین جهان مادی و جهان غیر مادی یعنی جهان ارواح بود که مت ها نمیتوانستند به ان وارد شوند. با ورود الهه ها به این دروازه فضیلت های آنها به رذیلت تبدیل شد و به موجودات پلیدی به نام دویل تبدیل شدند که به کشتار مت ها پرداختند. از بین تمام الهه هایی که به پشت دروازه تقدیر پناه بردند تنها الهه آب و آتش توانستند بدون تغیر ماهیت از دروازه بازگردند این دو الهه که آخرین الهه های باقیمانده بودند به یک کوهستان به نام مونتین پناه بردند. این کوهستان کاملا متروکه بود این دو الهه در کوهستان مونتین چند روزی را جدا از هم گذراندند از انجایی که الهه آب مونث و الهه آتش مذکر بود این دو الهه کاری خارق العاده که تا  آن زمان انجام نشده بود را عملی کردند یعنی آزدواج دو الهه غیر همجنس به هر حال الهه آب پس از 9 سال بارداری ثمره خود را به دنیا آورد آنها نام فرزند خود را آها گذاشتند آها توانایی خارق العاده ای در کنترل آب و آتش داشت  او یک الهه     آب اتشین بود چیزی که تا آن زمان به وجود نیامده بود در طول این  10سال دویل ها خیلی به مت ها ظلم و ستم کردند چون دویل ها با این که فضیلتشان به رذیلت تبدیل شده بود ولی قدرت سلطه بر عناصر را از دست نداده بودند به گونه ای که مت ها فقط به دریا و آتش پناه آورده بودند بنا بر این مهم ترین دغدغه دویل ها در طول 10  سال پیدا کردن الهه آب و آتش بود آنها میخواستند این دو الهه را زیر درخت مقدس قربانی کنند تا قدرت سلطه آب و آتش را در اختیار گرفته و مت ها را قتل عام کنند و بر دنیا حکمفرمایی کنند. دو الهه چون از این موضوع به درستی مطلع بودند و نگرانی شدیدی از بابت آها داشتند هنگامی که آها 5ساله بود فرزند پادشاه مت ها در اتاقش ناگهانی از دنیا رفت الهه آب که از این موضوع مطلع شده بود موضوع را به الهه اتش گفت دو الهه قبل از این که مت ها مرگ شاهزاده خود را بدانند آها را در کالبد شاهزاده انتقال دادند دو الهه چون میدانستند که اگر به دست دویل هه بیفتند انقراض مت ها حتمی و مرگ فرزندشان صد درصد میشود تصمیم گرفتند خود را نابود کنند و چون فقط الهه ها میتوانند امثال خود را بکشند تصمیم به کاری عجیب گرفتند آنها آب آتشینی را به وجود آوردند و داخل آن شدند و قدرت آنها بعلاوه خودشان از بین رفتند دویل ها از موضوع مرگ الهه ها مطلع شدند ولی نمیدانستند که که چه قدرت دیگری مانع نفوذ آنها به سرزمین آب و آتش میشود.   بله این قدرت آها بود ولی کسی از کجا میدانست که شاهزاده مت ها یک الهه است تنها خارج شدن آها از کالبدش میتوانست همه چیز را روشن کند ولی دویل ها که ترس شدیدی احساس میکردند دست از جستجو بر نداشتند آنها خود هم نمیدانستند دنبال چه بگردند بنا بر این پادشاه دویل ها نزد یک ساحره در دنیای غیر مادی رفت ساحره موضوع ازدواج الهه های آب و آتش و بچه آب آتشین را به او گفت بنا بر این پادشاه دویل ها دستور جستجو برای پیدا کردن آب اتشین را داد.پایان قسمت اول

قسمت دوم. آها شاهزاده مت ها ادامه دارد.